دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2018
02
20
امّت واحده، تفکر سیستمی الاهی برای تحقق حیات طیبه
5
22
FA
صبیحه
نباتی
دانشجوی دکتری مذاهب کلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم
sabeehanabaty@yahoo.com
طوبی
کرمانی
استاد گروه الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه تهران.
kermani@ut.ac.ir
بررسی ماهیت ساختار امّت واحده شامل اهداف و ویژگیهای آن مبتنی بر رویکرد غایتشناسانه در نگاه نظاممند یکپارچه با بهرهگیری از آیات قرآنی و روش توصیفیتحلیلی مد نظر این نوشتار است. برای تحقق این منظور متن مقاله با مبحث نظریه سیستمها به عنوان نوعی روششناسی علمی و نگرش به جهان آغاز شده که بر پایه بهکارگیری رویکرد سیستمی انجام میگیرد، و کوشیدهایم بحث به گونهای پیش رود که به تبیین تفکر سیستمی بینجامد. پس از آن، ساختار مطلوب امّت واحده مبتنی بر رویکرد فوق، به عنوان تفکر سیستمی الاهی تبیین شده است. وجود تفکر سیستمی در اسلام و آموزههای جهانشمول آن تأمینکننده عالیترین غایات و ضامن سلامت و پویایی امّت واحده است؛ چراکه شاکله غایی ساختار امّت واحده در مسیر نهایی طبق وعده قرآنی، قرب الی اللّه است که برای همه دورانها، زمینهساز اصلی برخورداری انسانها از حیات طیبه دنیوی و اخروی است.
تفکر سیستمی,امّت واحده,رویکرد غایتشناسانه,حیات طیبه
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111331.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111331_40948146db44859e2929ae816fb0f7ed.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2018
01
21
عناصر ظاهرگرایی سلفیه افراطی در تفسیر قرآن
23
42
FA
علی
فتحی
0000-0003-3843-2493
استادیار گروه قرآن پژوهی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
afathi@rihu.ac.ir
جریان سلفی در درون خود طیفهای گوناگونی را در بر میگیرد که در این میان جریان سلفی افراطی با شعار پیروی از سلف، همواره با تفسیر ظاهری از قرآن و سنت، اقدامات ناسنجیده خود را به نام دین توجیه میکند. ظاهرگرایی، به معنای اعتبار هر گونه تفسیر ظاهری و انکار تأویلهای عقلایی، افراطی است و پذیرفتنی نیست. ظاهرگرایی سلفی، هرچند بیشتر در خصوص آیات متشابه و آیات صفات الهی نمود داشته است، ولی بهتدریج و با تلاش رهبران فکری آن جریان، بهویژه ابنتیمیه، به عنوان عنصر کلیدی جریان سلفی افراطی در آمده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با مطالعه و بررسی آثار تفسیری مفسران برجسته این جریان، از جمله ابنتیمیه، ابنقیم، ابنکثیر، شنقیطی و ابنعثیمین به این نتیجه میرسد که انکار تأویل ضابطهمند، نفی کاربردهای مجازی در قرآن کریم و به طور کلی نادیدهگرفتن نقش عقل در فهم قرآن، از جمله عناصر بسیار مهم ظاهرگرایی سلفیه افراطی در تفسیر متون دینی، بهویژه قرآن کریم، است.
ظاهرگرایی,سلفیه افراطی,تفسیر سلفی,نفی تأویل,انکار مجاز,نفی نقش عقل
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111350.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111350_c68f0c38a84b390c57fe4f69bf790005.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2017
12
22
نظام مستقل و به هم پیوسته فکری امامیه نخستین در نظریه معرفت؛ تبیین پارادایمیک معرفت اضطراری امامیه
43
62
FA
محمد حسن
محمدی مظفر
استادیار گروه شیعهشناسی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم
mhmozaffar@gmail.com
حسین
نعیم آبادی
دانشجوی دکتری شیعهشناسی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم
hnaeimabadi79@gmail.com
این مقاله، جایگاه معرفت اضطراری متناظر به نظام جامع، به هم پیوسته و مستقل کلام امامیه نخستین را بررسی میکند. بدینمنظور با هدف دستیابی به مؤلفههای لازم برای پیداکردن پارادایم و الگوی مستقل فکری در میان امامیه دوران حضور، که آنان را از عالمان عصر خود، شامل معتزله و اصحاب حدیث، و همچنین از اندیشمندان دورههای متأخر متمایز میکند، از روش تحلیل تاریخی بر مبنای منابع حدیثی، کلامی و تاریخی استفاده شد. به نظر میرسد معرفت اضطراری در کنار فعل الاهی، عقل و وحی و مسئله حقیقت انسان و در ارتباطی نظاممند و منطقی با این اندیشهها، بخش مهمی از جورچین کلام امامیه نخستین را به خود اختصاص داده است. معرفت نیز مانند همه امور دیگر جایگاهی امر بین الامرینی دارد. ارتباط درونیای همچون ارتباط عقل و وحی دارد، و در نهایت اینکه میتواند در تلازم با دیدگاههای مختلف درباره حقیقت انسان باشد. بنابراین، معرفت اضطراری، هم به مثابه عامل مؤثر در تثبیت و هم بخشی از دانشی تثبیتشده و پارادایمیک محسوب میشود.
معرفت اضطراری,امامیه نخستین,معتزله,اصحاب حدیث,پارادایم
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_55038.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_55038_471d8122eae0524d0d0961844a8223a5.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2018
02
20
تبیین نظری حُب در اندیشۀ اخلاقی ابنمسکویه و ابنحزم
63
83
FA
اصغر
سلیمی نوه
0000-0002-4391-3200
استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان
pajohesh_salimi@yahoo.com
مریم
پوررضا قلی
000000034426711
استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان.
poorrezagholi@gmail.com
یکی از روشهای بسیار مفید و مؤثر تربیت، نزد مربیان تعلیم و تربیت و اندیشمندان مسلمان، محبت و مهرورزی است. ابنمسکویه و ابنحزم دو اندیشمند همعصر قرن چهارم هجری، در فلسفه تعلیم و تربیت خود با نگاهی روانشناختی ماهیت، انواع، مراتب و مؤلفههای مربوط به محبت را تحلیل کردهاند. در اندیشه اخلاقی ابنمسکویه، اصل محبت عنوان عامی برای بیان استعداد ذاتی بشر در ارتباط و همبستگی معرفی شده است. دوستی، رنگ اجتماعی دارد و از فروع عدالت و برتر از آن شمرده میشود. هر دو اندیشمند با اینکه قائل به مراتب و انواع گوناگون محبت و حالات نفسانی محب هستند اما تفاوتهایی نیز در این بحث دارند؛ از جمله اینکه ابنمسکویه از برترین مرتبۀ محبت با عنوان «عشق» یاد کرده که مخصوص خداوند و حاصل افاضه و القای الاهی است. اما ابنحزم برترین محبت را اگرچه با عنوان «عشق» یاد کرده که با مرگ فنا میپذیرد، اما آن را «اینسویی» و از نوع محبت محبتکنندگان در راه خدای متعال میداند. به عبارت دیگر، عشق نزد ابنمسکویه «آنسویی» است، اما نزد ابنحزم «اینسویی».
محبت,مهرورزی,عشق,تعلیم و تربیت,ابنمسکویه,ابنحزم
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111362.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111362_e71c989fd9eea2cff94a2550c71dbfac.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2018
02
20
سعی در مقادیر توسعهیافتۀ مسعی (طبقات فوقانی و تحتانی) از منظر مذاهب اسلامی
85
106
FA
سید حمید
جزایری
عضو هیات علمی جامعه المصطفی العالمیه.
quran.olum@chmail.ir
عبدالصمد
علی آبادی
0000-0002-7322-4991
دانشجوی دکترای مطالعات تطبیقی مذاهب اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب
a.aliabadi@mazaheb.ac.ir
به منظور توسعه مسعی، به دلیل محدودبودن مکان سعی، طبقات فوقانی و تحتانی در آن احداث شده است. این اقدام موجب ایجاد پرسش از مشروعیت سعی در مقادیر توسعهیافته شده که در این مقاله با روش توصیفیتحلیلی به این پرسش، پاسخ داده میشود. طبقات فوقانی دو صورت دارد: گاه طبقات پایینتر از دو کوه صفا و مروه است و گاه بالاتر از آن. اگر طبقات پایینتر از دو کوه صفا و مروه باشد، بنا بر نظر بیشتر فقها سعی از این طبقات جایز است. اما اگر طبقات بالاتر از صفا و مروه باشد، فقها در حکم آن اختلاف دارند. در این باره پنج قول از فقهای فریقین نقل شده است: 1. سعی از این طبقات صحیح است؛ 2. سعی بر روی این طبقات صحیح نیست؛ 3. سعی بر روی این طبقات در صورت ازدحام شدید جمعیت جایز است؛ 4. احتیاط است، به این صورت که علاوه بر سعی از روی طبقات، باید نائب بگیرد تا از روی طبقه همکف سعی به جای آورد؛ 5. توقف در حکم این مسئله. از میان این اقوال، قول سوم صحیح به نظر میرسد. طبقه زیرین نیز چون بینالجبلین است، سعی در آن بنا بر نظر بیشتر فقها صحیح است. تحقیق حاضر با تتبع در منابع مذاهب، به اقوال و ادله آنها میپردازد
صفا,مروه,سعی,مسعی,سعی در طبقات فوقانی و تحتانی,مذاهب اسلامی
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111349.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111349_47ef6c753f071ec06bbf01048d6f9825.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2017
12
22
تحلیل و ارزیابی مبانی معرفتشناختی سلفیه اخوانی
107
127
FA
حبیب
حاتمی کنکبود
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه لرستان
hhatami1014@lu.ac.ir
جنبش بزرگ اخوانالمسلمین با مبانی اندیشه سیاسی اهل سنت، که برخاسته از تعلیم و تفکر بنیانگذارش، حسن البنّا، است، یکی از جریانهای سلفی معتدل است که آرا و اندیشههای خاصی دارد. هرچند از لحاظ اعتقادی خود را سلفی معرفی میکند و دارای مبانی کلامی سلفیه است، اما معرفتشناسیاش در جهات مختلفی متفاوت با سایر جنبشهای سلفیه است و همین باعث جدایی سلفیه اخوانی از آنها میشود. به همین دلیل فعالیتها و رویکردهای آنان نقش تأثیرگذاری در موفقیت یا شکست تلاشهای تقریبی دارد. نوشتار حاضر با روش توصیفیتحلیلی مبانی معرفتشناختی این جنبش را معرفی میکند. در معرفتشناسی، ابزار شناخت نزد ایشان محدود به نقل نیست بلکه فطرت، حس و تجربه، عقل، و کشف و شهود را نیز معتبر میدانند و برای هر کدام از منابع شناخت ارزش معینی قائلاند که ادله مقبول در عقلیات وجود دلایل نظری ضروری است؛ در حسیات، امور تجربهپذیر است؛ و در امور نقلی، نقل به روایت صحیح.
اخوانالمسلمین,سلفیه,معرفتشناسی,عقل,نقل,کشف و شهود,تجربه
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_129346.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_129346_31c3d03e9c3f3ed331a504be5ff9f770.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2018
02
20
تحلیل انتقادی اندیشه القاعده در باب حکومت دموکراتیک
129
150
FA
مرتضی
ذبیح اللهی
دانشجوی دکتری مذاهب کلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب
najva91@yahoo.com
مهدی
فرمانیان
دانشیار مذاهب کلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم
m.farmanian@chmail.ir
رهبران القاعده شیوه حکومتی را که بر اساس دموکراسی و رأی اکثریت باشد کفر و ارتداد میدانند و از آن به بدعت عصر جدید یاد میکنند. به اعتقاد القاعده، حکّام اسلامی با فریبی که از استعمار خوردهاند درصدد اجرای الگوی سیاسی و منهج فکری غربیان در کشورهای اسلامی هستند. آنان مسائلی همچون تعدد احزاب سیاسی را با استناد به «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِیعاً» و تفسیر «شیعا» به احزاب قائلان به تعدد احزاب سیاسی را تابعان سنت فرعون دانستهاند. در منابع القاعده، پیامدهای منفی مهم دموکراسی عبارتاند از: سیادتنداشتن خالق (خداوند) و پذیرفتن سیادت مخلوق بر مخلوق، پنهانشدن حاکمیت الاهی و جایگزینشدن حاکمیت بشر بر بشر (طاغوت)، مخفیشدن ولایت (محبت) الاهی و برائت از دشمنان خداوند و نیز تساوی بین فاسقترین و فاجرترین افراد با متقین و صالحترین مردم در تعیین سرنوشت حکومت اسلامی. با نگاهی به جایگاه دموکراسی در نزد برخی از متفکران جهان غرب در نقد اندیشه فوق میتوان گفت القاعده دموکراسی را به مثابه مکتبی اعتقادی دانسته است، حال آنکه مقصود از دموکراسی روشی برای اداره حکومت اسلامی است؛ و به تعبیر دیگر، همان نهاد شورا است که از ضمانت اجرایی محکم و متقنی برخوردار خواهد بود که در تفکر اسلامی نیز جایگاهی دارد و میتوان با برخی تغییرات، ساز و کار و روش حکومتی را با اسلام انطباق داد.
القاعده,دموکراسی,حکومت اسلامی,شورا,احزاب
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111363.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111363_82606f9e8aef7baf5926e07c48307166.pdf
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه مذاهب اسلامی
2423-4044
2538-1547
4
8
2018
02
20
عرفان خراسان و ابنعربی، تفاوتهای سلوکی
151
174
FA
محمد
رودگر
استادیار گروه عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
roodgar@gmail.com
خراسان به دلایلی چون دوری از مرکز خلافت، همواره مرکز تصوف بوده است، چنانکه شیعیان و معارضان سیاسی نیز به آن توجه داشتهاند. تصوفی که امروزه از آن یاد میشود، حاصل واکنشهای مکتب خراسان در برابر ابنعربی و شارحانش، چه در سلوک و چه در نظر (وحدت وجود)، است. نوع سلوک مشایخ خراسان در اندیشههای نظری ایشان تأثیرگذار بوده است. از این رهگذر، تفاوتهایی مبنایی و اساسی بین خود و مکتب ابنعربی مییافتند. پیدایش روش «وجه خاص» پس از روش «سلوک شطّار» فقط با بررسی این گونه از تفاوتها توجیهپذیر خواهد بود. دیگر وجوه افتراق، در برابر تفاوتهای چشمگیر نظری و سلوکی، رنگ میبازند و در نتیجه، بر عمق مخالفتهای ابتداییِ عرفان خراسان با ابنعربی و شارحان افزوده میشود. برای نشاندادن تفاوتها در حوزه سلوک، در این پژوهش ابتدا سلوک در عرفان خراسان و آنگاه سلوک در مکتب ابنعربی بررسی و مقایسه شده است. ثمره این مقایسه، رخنمودنِ تفاوتهایی است که علیرغم غلبه قاطع عرفان نظریِ ابنعربی، تشخص و استقلال مکتب خراسان را دستکم در ساحت سلوکی ثابت میکند.
عرفان خراسان,مکتب ابنعربی,عرفان عملی,وجه خاص,شطّار
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111367.html
https://mazaheb.urd.ac.ir/article_111367_a7af72d1794115d95b128a6a67abd8bc.pdf