دیوبندیه مدرسهای است که در حدود دو قرن گذشته، از درون مذهب کلامی ماتریدیه برخاسته است. ادعای پیروی از کلام ماتریدیه مهمترین شاخصه کلامی دیوبندیه است؛ اما تطبیق آرای کلامی نشان میدهد که دیوبندیه در مباحث توحید و شرک، دیدگاه متفاوتی اختیار کردهاند. بخشی از این مغایرتها به مبنای روشی متفاوت دیوبندیان باز میگردد. در پاسخ به پرسش از میزان تحول دیوبندیه در موضوع تحقیق، این نتیجه حاصل شد که دیوبندیان بیشتر به روش نقلی گرایش داشته و بر تقدم نقل بر عقل، تفویض معنای صفات خبری (به جای تأویل در ماتریدیه) و قطعیبودن نصوص (در مقابل ظنیبودن نصوص به نگاه ماتریدیه) تأکید دارند. برخی دیگر از آرای کلامی، همچون تأکید بر تنزیه در فهم صفات خدا، نفی تشبیه و نفی تعطیل در معنای صفات الاهی، نزد ماتریدیان و دیویندیها، از جهت مبانی روشی، مطابقت کامل دارد. تنها تفاوت این است که این مباحث در ماتریدیه بهاجمال و در دیوبندیه بهتفصیل بیان شده است.